قال امیرالمؤمنین على(علیهالسلام): «لایَمْنَعُ الضَّیْمَ الذَّلیلُ وَ لایُدرَکُ الحقُّ الَّا بالجِّد»؛ ذلت و خوارى از قوم و ملتى رخت بر نمىبندد و حق (رشد و تعالى و پیشرفت در مسیر حق) تحقق نمىیابد مگر با جدیت و تلاش.
دغدغه همیشگى امام خامنهاى(مدظلهالعالى) و عامه مردم شریف ایران، توسعه و پیشرفت همهجانبه طبق الگوى پیشرفت ایرانى اسلامى بوده و هست. این امر مهم همواره با جدیت و تلاش همگانى تاکنون جریان داشته است و علىرغم فراز و فرودهاى بسیار، بهفضل الهى برخى قلههاى پیشرفت در عرصههاى گوناگون علمى، پژوهشى، اقتصادى، رفاهى، اجتماعى، فرهنگى و سیاسى پشت سر گذارده شده است. بدیهى است پیشرفتهاى ملت ایران ضمن اینکه بارقه امیدى در دل ملتهاى مظلوم منطقه و جهان بهوجود آورده، یأس و ناامیدى را به جبهه استکبار نیز تزریق نموده است. بهترین نشان یأس دشمنان، دندانهاى از سر غیظ به هم فشرده آنان است که بهخوبى مىتوان اوج استیصال را از آن در مقابل عظمت ملت ایران مشاهده کرد. آنچه در این راستا حائز اهمیت است، الزامات خاص الگوى پیشرفت است که علاوه بر دانش و تبحر و تخصص و تجربه لازم، باید مجاهدان عرصه خدمت به آن توجه نمایند؛ از آن جمله است:
1. روحیه خستگىناپذیر
2. جدیت مستمر و بىوقفه و مفید
3. مدیریت مجاهدانه و با تفکر بسیجى
4. همت بلند و روحیه ریسکپذیرى
5. روحیه اصلاحگرى و نقدپذیرى
6. انگیزه الهى، خالصانه و بهدور از منت و ریا
7. سعه صدر و روحیه تعاون و تعامل
8. احترام، وثوق و اعتماد به سیاستها و هدایتهاى کلى ابلاغى
9. پرهیز از خودرأیى و اجتهادهاى فردى
10. تلاش و مجاهدت در چارچوب مصالح ملى و آرمانهاى نظام و...
در چنین الگویى، جدیت و تلاش جهت مطلوبى مىیابد بهگونهاى که از تمامى فرصتها و سرمایهها، بهینه و بهموقع استفاده مىشود و لذا از هرگونه اسراف، هرز و هدر رفتن سرمایهها و فرصتها پیشگیرى مىگردد زیرا این نوع نگاه، تمرکز استعدادها و توانمندیها را در متن مسأله پیشرفت معطوف مىدارد و کمتر دچار حاشیهزدگى شده و در نهایت پرت هزینهها صورت نمىپذیرد.
متأسفانه یکى از آسیبهاى جدى جامعه همین امر مرموز است، یعنى علىرغم داشتهها و سرمایههاى مادى و معنوى بهویژه نیروى انسانى قابل و مستعد، ولى در تمامى عرصههاى اقتصادى، فرهنگى و حتى مدیریتى، دچار تنگنا، چالش و معضلاتى همچون پرت سرمایه هستیم. غفلت از متن مأموریتها و هدفها و راهبردها، بهدلیل تمرکز روى حواشى، عدم مدیریت صحیح منابع و داشتهها و البته آفت سیاستزدگى جناحى و طیفى نیز مزید بر علت گشته است و آنچه کمتر مورد توجه قرار مىگیرد، الگوى پیشرفت در مدار مصالح ملى مىباشد تا جایىکه بهنظر مىرسد علىرغم داشتن قانون اساسى و اندیشههاى امام راحل به ویژه وصیتنامه سیاسى الهى ایشان و... (بهعنوان میثاق ملى)، بازتعریفى از مصالح ملى، لازم و ضرورى است تا ملاک و معیارى روشن براى تفکیک دلسوزان صادق انقلاب و مدعیان انقلابىگرى بهدست آید.
دولتها با هر گرایش و روش مدیریتى در حال آمد و رفتاند، از قدیم گفتهاند عمر مدیریتها و ریاستها همچون عمر خود انسان بسیار کوتاه است، ولى آنچه باید همواره جاودانه بماند، جوهره انقلاب و هویت دینى، مکتبى و انقلابى ملت و نظام اسلامى است که به فضل الهى مىرود تا زمینهساز ظهور امام عصر(ارواحنا فداه) باشد. هرچند گاهى سوءتدبیر بهجاى تدبیر و گاهى شیوههاى ناامیدانه بهجاى امید و گاهى نیز عصبیت و بىانصافى بهجاى اعتدال در ادبیات به نعل و به میخ زدن برخى مدعیان خدمت در حاشیه دولتمردان یازدهم حاشیهها مىآفریند.
برخى چهرههاى کینهتوز که البته رد پایى در فتنه 88 نیز از خود بهجاى گذاردهاند اکنون در فرصت دیگرى که به دستشان افتاده است بهجاى اتخاذ تمسک به تقوى و جبران ظلمى که به انقلاب و امام و شهدا و مردم کردند (من یتق الله یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً - مِنَ الفِتَن) باز هم دچار خطا و اشتباه استراتژیک گردیده و در نتیجه بهجاى یارى نظام و کلیت دولت، در مقام خلق حاشیههاى کلافهکننده و بروز چالشهایى بر سر راه پیشرفت کشور، از هرگونه اقدامى دریغ نمىنمایند.
راستى از آنان که روزى اعتقادات لیبرالى را افتخار خود مىدانستند و یا ولایت مطلقه فقیه را ولایت مستبده دینى قلمداد مىنمودند، چه انتظارى جز این مىرود!
در حوزه قومیتها و مذاهب، در حالىکه به برکت انقلاب اسلامى و هدایتهاى رهبر کبیر انقلاب و خلف صالحش امام خامنهاى(مدظلهالعالى) ملت بزرگ ایران علىرغم ویژگى منحصر به فرد داشتن تنوعات قومیتى و مذهبى، همواره یکپارچه و متحد در کنار هم زندگى آرام و توأم با ارزشهاى انسانى را داشته است تا حدى که در بسیارى از مناطق کشور، وصلتهاى فامیلى بینشان جریان داشته و در دوران دفاع مقدس در کنار هم با خصم جنگیده و شهید دادهاند ولى پیرامون دولت یازدهم افرادى حاشیهساز را مىبینیم که کاسه داغتر از آش گردیده و در مقام دوستى خاله خرسه برآمده و غافل از اینکه شهروندان ایرانى از هر قومیت و ملیت و دین و مذهبى که باشند، سوار بر یک کشتى آنهم سفینة النجاة انقلاب اسلامى هستند و مصلحت و سلامت کشتى، دغدغه اصلى آنهاست. حال اگر در برابر اظهارات غیرمسئولانه و حاشیهساز وابستگان به دولت، بهموقع و قاطعانه برخورد مىگردید، دوباره شاهد اظهارات حاشیهساز دیگرى نمىشدیم، تأسف اینکه در حالى از نماد شیر و خورشید در محفلى متعلق به هموطنان یهودى در شیراز، توسط دستیار ارشد رئیس جمهور یاد مىشود که گوئیا دولت یازدهم همه مسئولیتهایش را بهخوبى به پایان رسانده است و تنها باقىمانده، بازگرداندن شیر و خورشید به پرچم سهرنگ ایران! که البته با نفوذ اصلاحطلبان به بدنه اجرایى دولت و آشکارسازى مصادیق اصلاحطلبى، تفسیر اعتدال را نیز بهروشنى دریافتیم. این در حالى است که امام راحل(ره) بهروشنى در این خصوص هشدار دادهاند، اما کجاست گوش شنوا و چشم بینا که وفادارى به خط امام را صادقانه ادعا کند! امام خمینى(ره) 36 سال پیش در تاریخ 10/12/57 در مدرسه فیضیه قم و در جواب به افرادى که خواهان ماندگارى نمادهاى سلطنتى در کشور بودند، مىفرمایند: «ما مبارزه با فساد را با دایره امر به معروف و نهى از منکر که یک وزارتخانه مستقل بدون پیوستگى به دولت، با یک همچو وزارتخانهاى که تأسیس خواهد شد انشاءالله مبارزه با فساد مىکنیم، فحشا را قطع مىکنیم، مطبوعات را اصلاح مىکنیم، رادیو را اصلاح مىکنیم، تلویزیون را اصلاح مىکنیم، سینماها را اصلاح مىکنیم. تمام اینها به فرم اسلام باید باشد. تبلیغات، تبلیغات اسلامى، وزارتخانهها، وزارتخانههاى اسلامى، احکام، احکام اسلام، حدود اسلام را جارى مىکنیم، خوف از اینکه غرب نمىپسندد، نمىکنیم. غرب ما را خوار کرد، غرب روحیات ما را از بین برد. ما را غربزده کردند، ما این غربزدگى را مىزداییم. ما با ملت ایران، با همراهى ملت ایران، با پشتیبانى ملت ایران، تمام آثار غرب را - تمام آثار فاسده، نه آثارى که تمدن است - تمام اخلاق فاسده غربى را، تمام نغمات باطله غربى را خواهیم زدایید. ما یک «مملکت محمدى» ایجاد مىکنیم. بیرق ایران نباید بیرق شاهنشاهى باشد، آرمهاى ایران نباید آرمهاى شاهنشاهى باشد، باید آرمهاى اسلامى باشد. از همه وزارتخانهها، از همه ادارات، باید این «شیر و خورشید» منحوس قطع بشود، عَلَم اسلام باید باشد. آثار طاغوت باید برود. اینها آثار طاغوت است، این تاج آثار طاغوت است، آثار اسلام باید باشد.»